کتابها
کتاب ها می توانند به فرار کمک کنند. کتاب ها می توانند ما را بسازند. کتاب ها می توانند چیزهای زیادی باشند و انجام دهند. این نویسندگان عالی را ببینید!
آنچه در مورد مادر بودن به شما نمی گویند
پدر و مادر شدن برای اولین بار هیجان انگیز، شادی بخش، ترسناک و گامی بزرگ به سوی ناشناخته است. مادرانی که برای اولین بار به دنیا می آیند می توانند توصیه های رسمی زیادی پیدا کنند، اما در اینجا یک مادر جدید تجربیات خود را از واقعیت به شیوه ای لمس کننده و سرگرم کننده از طریق شعرهای سرگرم کننده و صادقانه خود به اشتراک می گذارد.
پس از موفقیت صفحه فیس بوک نویسنده «آنچه در مورد مادر بودن به شما نمی گویند»، که جین هنوز هم در بیشتر روزها شعری را در آن آپلود می کند، در اینجا گزیده ای از شعرهای سال اول زندگی نوزادش را مشاهده می کنید.
پیام او به مادران واضح است: هیچ چیز شما را برای پدر و مادر شدن آماده نمی کند، خوب نیستید اشکالی ندارد و مهمتر از همه، ما همه با هم در این موضوع هستیم. لذت ببرید.
موجود درآمازون و در تمام کتاب فروشی های بزرگ در سراسر جهان!
دانشگاه در حال تماشا
بحران در آکادمی
دانشگاه در دیده بان داستانی است درباره امید جوانی، اشتیاق بیشتر، پیروزی بر شکست ها و اشتباهاتی که خارج از کنترل و انجام ما هستند. این کتاب یک داستان بومی نیویورک است، اما نمیتوان آن را ماوراییتر، گاهی اوقات فراطبیعی و بهشدت پرتعلیق در حین باز شدن کتاب دانست. بحران در آکادمی، یا دانشگاه نیو لندن، بحرانی است که به کانون آموزش عالی و آموزش می رود. این بحران نیز توسط ذهن جی پیترز، دانشجوی رد شده از تحصیلات تکمیلی زبان انگلیسی در دانشگاه نیو لندن، تصور شده است. جی. پیترز تمام تلاش خود را انجام خواهد داد تا دلیل عدم پذیرش خود را برای رفتن به آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی کشف کند. با کشف ریشه قدرت در زبان، چیزی که جی پیترز آن را فراقدرت می نامد، این دانش آموز دست از کار نمی کشد تا مقامات دانشگاه، دفاتر دپارتمان و جامعه را در کل به خاطر خاتمه پیش از موعد تحصیلش مسئول بداند. آقای پیترز در سراسر ایالت نیویورک سفر خواهد کرد و از دوستان، عزیزان و دوستان قدیمی خود دیدن خواهد کرد تا رویدادهای در حال وقوع در کالج و دفتر دپارتمان در نیو لندن را به چالش بکشد. در آنجا، او دستخوش دگرگونی دیگری خواهد شد، زیرا او تا آخر تصمیم پذیرش را به چالش می کشد و سلامت و زندگی خود را برای همیشه به خطر می اندازد.
جدید!
من بیماری روانی من نخواهم بود:
بیایید با هم بهبود پیدا کنیم
یک کتاب خودیاری دیگر، درست است؟ من می توانم احساس کنم که شما از اینجا به هم می ریزید. بذار خیالت راحت بشه من روانپزشک یا نویسندهای نیستم. من انسانم؛ در واقع، دردناک است. اگر به طور تصادفی به کتاب من برخورد کرده اید، شاید شما هم همین احساس را داشته باشید. من به شما نمی گویم چه کاری انجام دهید، چه کاری را انجام ندهید یا اینکه همه چیز خوب خواهد شد. بسه دیگه درسته؟ این به سادگی در مورد ایالات متحده است. دو انسان سعی می کنند بفهمند چه اتفاقی می افتد. من یک یا دو چیز یاد گرفته ام و شاید شنیدن از یک دختر معمولی فقط دیدگاه تازه ای باشد که ما به آن نیاز داریم. از شما دعوت میکنم که با من سوار شوید و برای یک سواری پر از دستانداز ببندید. با هم، شاید بتوانیم همه چیز را بفهمیم!
در دسترس استآمازون!
من بیماری روانی من نخواهم بود:
قسمت 1
آیا از هر راه ممکن درد دارید و خسته هستید؟ آیا زندگی شما به یک کابوس غیرمنتظره تبدیل شده است که به نظر می رسد هرگز تمام نمی شود؟ آیا به دنبال دیدگاه جدیدی هستید که از یک کتاب معمولی خودیاری نباشد؟ آیا به این باور رسیده اید که شما صرفاً بیماری روانی خود هستید؟ من صدای شما را می شنوم، به همین دلیل تصمیم گرفتم کتابی را که ای کاش 5 سال پیش خوانده بودم، بنویسم. از ابتدا، من یک دفتر یادداشت شخصی از مبارزات، درک و روند بهبودی خود نگه داشته ام. فقط الان تصمیم گرفتم آن را به اشتراک بگذارم. من برای دانشگاهیان نمی نویسم. من برای تو می نویسم نه، برای ما که در یک مبارزه هستیم. آن انسان بودن سالها امیدم به هر نوع پایان خوشی را از دست دادم. فقط الان نور را در انتهای تونل می بینم. من زندگی را رها کردم اما به اندازه کافی خوش شانس بودم که فرصتی دوباره به من داده شد. اگر نتوانم به دیگران کمک کنم این معنایی ندارد. احتمالاً احساس می کنید گم شده، ناامید و تنها هستید. آیا آن خلأ را احساس می کنید که قبلاً چیزی واقعاً مهم زندگی می کرد؟ آن شعله زندگی که به تو دلیلی برای ادامه دادن داد؟ اگر شما هم مثل من احساس می کنید که چیزی برای از دست دادن ندارید، از شما خواهش می کنم به این فرصت بدهید. در سفر من که با تاریکی قسمت 1 شروع می شود تا امید و کشف خود ادامه کار من به من بپیوندید. من معتقدم که با هم می توانیم بر این شیاطین غلبه کنیم و به نور انتهای تونل برسیم! احتیاط: این کتاب حاوی تصاویر گرافیکی و موضوعات تحریک کننده از جمله خودکشی، خودآزاری، بی اشتهایی و سایر مطالب تاریک است که ممکن است برای برخی از خوانندگان آزاردهنده باشد.
موجود درآمازون و iBooks!
سریال صدایی برای اضطراب
چه کسی می خواهد یک کتاب نقد صوتی رایگان ازتوطئه یاقوت کبود و فراتر از آن? سامانتا تعداد محدودی کد دارد که برای یک کتاب نقد صوتی رایگان از طریق Audible مناسب است. او با مهربانی آنها را ساخته است در دسترس به ما.
تا زمانی که آنها ماندگار هستند، یکی را دریافت کنید و لطفاً، بیایید یک بررسی عالی به او بدهیم!
کدها برای بریتانیا و ایالات متحده خوب هستند.
توطئه یاقوت کبود
و فراتر از همه (کتاب 1)
سال 2011 بود که مریض شدم. این داستان بینشی از تجربه من از روان پریشی، افسردگی و سپس اضطراب است. پس این اتفاق چگونه افتاد؟ خوب، من تقریباً آموزش معلمی خود را به پایان رسانده بودم و اگرچه در این مدت به بهترین شکل ممکن مراقب خانواده ام بودم، اما از سلامت روان خود غافل شده بودم. برای این کار من دو هفته را در یک بخش بهداشت روان در بیمارستان می گذرانم و احتمالا تا پایان عمرم دارو مصرف خواهم کرد. قراردادهای جدیدی در محل کار من بسته شده بود و من قبلاً در حالت استرس شدید بودم. قراردادها نادرست بود و من سخت کار کرده بودم تا آنها را تغییر دهم، در واقع بسیاری از کارکنان یک گروه ایمیل ایجاد کرده بودند. مدرسه برای تابستان تمام شده بود و من نتوانستم در حالی که ایمیل ها را بررسی می کردم استراحت کنم. به سرعت یک تئوری توطئه در ذهن من شکل گرفت. این تئوری امنیت فرزندان من و ماموران دولتی را در طرحی مفصل در بر می گرفت. روزی که من را با ماشین پلیس به اورژانس و تصادف بردند، فکر کردم همه چیز درست شده است، اما سال ها طول کشید تا با آنچه واقعاً اتفاق افتاده بود کنار بیایم. بخش اول این کتاب به سرعت انتقال من به بیمارستان می پردازد و آنچه را که از اقامتم در آنجا به یاد دارم و در واقع چقدر ضروری بود را شرح می دهد. قسمت دوم به چند سال بعد می پردازد، در زمانی که به نظر می رسید تمام دنیا دیوانه شده بودند از افرادی که لباس دلقک ها را به تن کرده بودند و مردم را می ترسانند و افرادی که سعی می کردند ماشین ها را برای گرفتن پول بیمه کنند. این به من بستگی داشت که آرام باشم و به کارم ادامه دهم. قرصهای اضطراب من کمک میکردند، اما میتوانستم در برخی نقاط اضطراب را در رگهایم احساس کنم. روز به روز زندگی کردن و صحبت کردن با همکارانم کمک کرد. همه ما در یک قایق بودیم و مطمئناً اوضاع فقط می توانست بهتر شود. کاهش های زیادی در مدرسه من وجود داشت که به رفتار و حجم کاری دانش آموزان کمکی نکرد. بخش پایانی علم را به ارمغان می آورد و به دلایل دقیق سلامت روانی ضعیف من و اقداماتی که می توانم برای بهبود آن بردارم می پردازد. این داستان من است، هر چند ممکن است عجیب به نظر برسد، من خودم را یکی از خوش شانس ترها می دانم.
موجود درآمازون انگلستان وآمازون!
دور شدن از اضطراب و نوشتن فهرست خرده نان من (کتاب 2)
این دومین کتاب از مجموعه «صدای اضطراب» من است. سلامت روان من از سال 2011 و 2012 که روان پریشی را تجربه کردم، به طور قابل توجهی بهبود یافته است. من شروع کرده بودم به بررسی دلایل پشت سر گذاشتن دو هفتهای خود در بخش سلامت روان و احساس ترس دائمی در «توطئه یاقوت کبود و فراتر از همه آن». این کتاب «دور شدن از اضطراب و نوشتن فهرست خرده نان من» از نظر سبکی مشابه است و به سه قسمت تقسیم شده است و پتانسیل زیادی برای کمک به مردم دارد. قسمت اول پیشرفت من را همراه با تغییراتی که برای کمک به اضطرابم ایجاد کرده بودم مرور می کند. گربه من ویژگی های کمی دارد که در طول مسیر کمی طنز را معرفی می کند. بخش دوم به چند توصیه کلیدی می پردازد که می توانم از تجربیات زندگی خود ارائه دهم. من فکر می کنم هرکسی توصیه های متفاوتی برای ارائه دارد و ما باید این را منتقل کنیم. اصطلاح "فهرست خرده نان" از اینجا می آید. من از زمان اضطراب و تشخیص پارکینسون دیدگاهی فلسفی پیدا کردم و این به من کمک کرد. من همچنین اثرات افزونگی و کووید-19 را که تا حدودی در این کتاب رخ داده است، پوشش میدهم. در بخش پایانی، سفر نوشتن خود را شرح میدهم که بدون داشتن موقعیت مشهور، آسان نیست. مراحل انجام شده بود و با هر بازبینی امید بیشتری برای ارائه داستان من به وجود آمد.
موجود درآمازون انگلستان وآمازون آمریکا!
موفقیت دیوانه کننده
استیون لوملینو موفقیت دیوانه کننده ای را در سه شکل مجزا تجربه کرد. * در طول 20 سالگی خود با یک سری تبلیغات سریع. * در طول 30 سالگی خود به معنای واقعی کلمه دیوانه شده و تلاش می کند تا آن موفقیت کوتاه مدت را بازسازی کند. * در طول 40 سالگی خود با به کار بردن تعریف دیوانه وار خدا از موفقیت. اکنون استیون در اوایل دهه 50 زندگی خود، پیگیری رویای آمریکایی را برای هدف بزرگتر تحقق اراده خدا برای زندگی خود رها کرده است. زندگی او اکنون یکی از موفقیت های دیوانه کننده واقعی است. به استیون در سفرش از طریق موفقیت شغلی، از دست دادن، ناامیدی، بی عدالتی، بهبودی، بپیوندید و امیدوار باشید که دریابید که خداوند برای زندگی شما برنامه ای دارد که به موفقیت های دیوانه کننده نیز منجر می شود.
خوب نیست خوب است
Rocking Mental Health مکانی راحت برای همه ما برای به اشتراک گذاشتن تجربیاتمان است.
ما همیشه به دنبال افزودن ایدههای جدید هستیم که از طریق انتخاب شما بیان میشود، خواه ویدیو، پادکست، وبلاگ، موسیقی، هنر، کتاب و موارد دیگر. بیایید با هم آگاهی سلامت روان را گسترش دهیم.
علاقه مند به اشتراک گذاری مطالب خود هستید؟ برای من پیام بفرست!
ما دوست داریم خلاقیت شما را به اشتراک بگذاریم!